داستان انگلیسی خنده دار
داستان یک پیرزن ایرانی که میخواد شهروند آمریکایی بشه حتما بخونید خیلی خنده داره
شعر طنز درمورد دماغ
این عضو حیاتی / اگه مثل کلنگه / مثل لوله تفنگه / با خوشگلیت می جنگه / طبیعیه ، قشنگه .....
جوان عاشق و دختر شاه پریان
یکی بود، یکی نبود. زیر گنبد کبود، جوانی به درختی تکیه داده بود و مثل ابر بهاری گریه می کرد. گاهی که از گریه کردن خسته می شد...
پیرمرد و پیرزن 60 ساله
زن و شوهری بیش از 60 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند. درمورد همه چیز ..
عزیزم خوشحال میشم با 2 تا وبلاگ من تبادل لینک کنی در صورت موافقت خبرم کن تا سریعا لینکت کنم .پشیمون نمیشی www.joktorki.mihanblog.com , www.jok1.persianblog.ir منتظر خبرتم
سلام
وبتون عالیه و اصلا نیاز به تعریف نداره
عزیزم خوشحال میشم با 2 تا وبلاگ من تبادل لینک کنی در صورت موافقت خبرم کن تا سریعا لینکت کنم .پشیمون نمیشی
www.joktorki.mihanblog.com
,
www.jok1.persianblog.ir
منتظر خبرتم
سلام عزیز .. خوبی ؟ مطالبت خوب خوب بود . دمت 20
لینکت کردم
شما هم منو با نام : وبلاگ جامع ایرانیان " هشت بهشت " لینک کن
دمت گرم دادا
درود
عزیز مارو لینک نکردی ؟
عیب نداره ... من که لینکت کردم
دمت گرم با صفا
salam ba tabadole link movafeghid? page ranke ma3 amar+6000
دستت درد نکنه
خیلی وبلاگت باحاله.
کلی سرگرم شدم.
عکساتم خیلی باحاله