یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود. آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه ، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و 4 تا خیابون اونطرف تر ولش میکنه.
وقتی میرسه خونه میبینه گربه هه از اون زودتر رسیده خونه!!! این کارو چند بار تکرار میکنه اما نتیجه ای نمیگیره...
یک روز گربه رو برمیداره میذاره تو ماشین بعد از گشتن از چند تا بلوار و پل و رودخانه و ... خلاصه گربه رو پرت میکنه بیرون. یک ساعت بعد زنگ میزنه خونه زنش گوشی رو برمیداره.
مرده میگه : اون گربه ی کره خر خونس؟
زنش میگه : آره.
مرده میگه گوشی رو بهش بده من گم شدم!!!
سلام دوست من
شما هم میتوانید به جمع دوستانه ی ما بپیوندید
بزرگترین تالار گفتمان ایرانیان
www.cniran.com
اگر تخصصی دارید لطفا" با ما همکاری کنید
http://www.cniran.com/article3.html
شما میتوانید وبلاگ خود را در لینکدونی سایت ما برای همیشه ثبت کنید
http://www.cniran.com/article5.html
منتظر شما هستیم [گل]
خیلی خووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووب بود
سلام دوست عزیز وب خیلی زیبایی داری خوشحالمیشم به منم سر بزنی ممنونم
خیلی خیلی وبلاگتون زیباست
سلام
وب خیلی جالبی داری به ماهم سر بزنی ناراحت نمیشیم
خیلی باحالی دمت گرم خیلی از داستانت خندیدم ههههههههههههههههههههههههههههههههههه