جک و لطیفه کودکانه
یک روز یه دختر کوچکی در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزی می کرد نگاه میکرد. ناگهان متوجه چند تار موی سفید در بین موهای مادرش شد. از مادرش پرسید : مامان چرا بعضی از تارهای موهای شما سفیده؟
مادرش جواب میده : وقتی تو یه کار بدی انجام میدی یکی از تارای موی من سفید میشه!
دختر کوچولو کمی فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهای مامان بزرگ سفیده!!
*****************
جوک کودکانه
عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچه ها عکس یادگاری بگیره. معلم هم داشت بچه ها رو تشویق می کرد که دور هم جمع شوند. معلم گفت : ببینید چقدر قشنگه که سال ها بعد وقتی همه تون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگویید: این احمده ، الان دکتره یا اون مهرداده الان وکیله .
یکی از بچه ها از ته کلاس گفت : این هم آقا معلمه الان مرده!!
*****************
جک کودکانه
بچه ها در نهار خوری مدرسه به صف ایستاده بودند. سر میز یه سبد سیب بود که روش نوشته بود : فقط یکی بردارید خدا ناظر شماست. در انتهای میز یک سبد شیرینی و شکلات بود. یکی از بچه ها روش نوشت : هر چند تا میخواهید بردارید! خدا مواظب سیب هاست!!!
*****************
معلم:جمع درخت چی میشه
دانش اموز:جنگل؟؟؟؟
*****************
لطیفه برای کودکان
سال 2200 پسره از مامانش میپرسه مامان من چه جوری به دنیا اومدم. مامانش جواب میده از اینترنـت دانلودت کردم
*****************
جک برای کودکان
معلم: بگو ببینم آفریقا کجاست؟شاگرد: (با گریه) آقا اجازه، چرا هر وقت یک چیزی گم میشه از من می پرسید!؟
*****************
جوک مخصوص کودکان
معلمه انشاء به بچه ها میگه موضوع انشاء این دفعه اینه که: اگر مدیرعامل بودید چه میکردید؟بعد میبینه همه تند و تند و با هیجان شروع کردند به نوشتن بجز یک نفر که نشسته و داره از پنجره بیرون رو تماشا می کنه،معلمه ازش میپرسه: چرا تو هیچی نمینویسی؟بچه میگه: منتظرم تا منشی ام بیاد
*****************
لطیفه مخصوص کودکان
پدر: پسرم این گلها را از کجا آوردی؟پسر: از خونه همسایه.پدر: اون میدونه که تو گلهاشونو چیدی؟پسر: پس چی که میدونه، تا همین دم در داشت دنبالم میدوید
*****************
سایت مخصوص کودکان
معلم: چرا رفته هستم غلط است؟شاگرد: آقا اجازه، برای اینکه شما هنوز نرفته هستید
*****************
سرگرمی برای کودکان
معلمی در کلاس علوم از دانش آموزی پرسید:« با دیدن پای این حیوان، نام حیوان را بگو.» دانش آموز هر چه به پایی که در دست معلم بود نگاه کرد، نتوانست پاسخ دهد. معلم پس از مدتی گفت: «بگو اسمت چیه تا برایت یک صفر بگذارم.» دانش آموز پایش را از کفش درآورد و گفت: «خب، شما هم از روی پای من بگویید اسمم چیه»
*****************
تفریح برای کودکان
معلمی از دانش آموزانش پرسید : اگر طول اتاقی پنج متر باشد و عرض آن سه متر باشد من چند سالم هست؟!!!! یکی از دانش آموزان گفت : 48 سالتونه. معلم گفت : از کجا فهمیدی؟ دانش آموز گفت : از اونجایی که یک پسرخاله دارم نیمچه خل هست و 24 سال داره. با این حساب شما 48 سال دارید!!!
+++++++++++++
سایر پستها با موضوع کودکان :
آرزوهای جالب و خنده دار کودکانه
مطالب جالب برای کودکان ( طنز حسنک کجایی؟ )
اگه کسی ادر س
بهترین گل
را خوا ست جون من نگو کجا م....
اگه کسی ادر س بهترین
دوتا
گل را خواست..
جو ن ما نگو کجا یم
گرمی دستا ت*سرخی لبات* تپش قلبت* نرمی صدات*
.
.
.
.
.همش مال
.
.
.
فشا رخو ن برو دکتر....
ایول که یادی هم از ما کردی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عالی بود