به سلطان حقیقت ها فراموشت نخواهم کرد تو تنها شعله ای هستی که خاموشت نخواهم کرد.
*********************
پا برهنه و بی صدا وارد گوشیت شدم تا بهت بگم مهربون به یادتم
*********************
دست من کوتاه از دیدار توست /قلب من اما همیشه یاد توست /بهترینم هر کجا هستی بدان /هر کجا باشم همیشه این دلم در یاد توست
*********************
خدایا لج نکن: حق با شیطان بود….
آدمیانت فابل پرستیدن نیستن…
*********************
گاهی یک دوست ‘کاری’ میکند که دلت بدجور برای دشمنت تنگ میشود…!!
*********************
شاید قانون دنیا همین باشد ، من صاحب آرزویی باشم که شیرینی تعبیرش از آن دیگریست
*********************
آهسته فتح کرده ای با چشمانت هر چه داشته ام را،حالا تمام جهان من مستعمره توست….
*********************
هر چقدر هم که بگویی: تنهایی خوب است؛
*********************
هم من و هم تو میدانیم که: تنهایی خوب نیست …
*********************
ولی چه میتوان کرد!
*********************
وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند.
*********************
چه احمقانه است از یک فنجان قهوه ی تلخ توقع یک فال شیرین را داشته باشیم
*********************
به سلامتی مداد پاکن که به خواطر اشتباهات دیگرون خودشونو کوچیک میکنن
*********************
رفاقت مثل ادم برفیه درست کردنش اسونه ولی نگه داشتنش سخته
*********************
سلامتی دریا که همه با لبش خاطره دارن
*********************
به سلانتی کلاغ قصه ها که خسته ی راهه و هیچ وقت به خونش نمیرسه
*********************
وابسته شدم به تو ، بی آنکه بدانم “ وابستگی ها ” ، وام های کوتاه مدتی هستند با بهره های سنگین .
*********************
هیچگاه نفهمیدم چه رازیست بین دل و دستم……از دستم رفت به هرچه دل بستم
*********************
خدایا
سهم من این بود؟
دلم در دست او گیر است
خودم از دست او دلگیر
عجب دنیای بی رحمی…
دلم گیر است و دلگیرم
*********************
گاهی جلوی اینه می ایستم
خودم را در ان میبینم
دست روی شانه هایش میگذارم
و
میگویم چه تحملی دارد دلت…
*********************
شبگرد شدم…از وقتی فهمیدم سایه ی مرا با تیر میزنی…
*********************
پسری دختر زیبایی را دید شیفتش شد.چندساعتی باهم تو خیابون قدم میزدن که یهو یه بنز گرون قیمت جلوی پاشون ترمز زد.دختره به پسره گفت:خوش گذشت ولی نمیتونم همیشه پیاده راه برم بای.نشست توی ماشین راننده بهش گفت:خانوم ببخشید من راننده این آقا هستم لطفا پیاده شید…
*********************
ما درس رفاقت را در مدرسه ای آموختیم که بابت شهریه ی آن زندگیمان را دادیم
*********************
رخت دلتنگ تبر میشود وقتی پرنده ها سیم برق را ب او ترجیح میدهند
*********************
از درویشی پرسیدند عشق چیست؟
گفت:آتش
پرسیدند:مگر دیده ای؟
گفت نه درونش سوخته ام….!
*********************
ابر عم در بارشش قصد فداکاری نداشت……
عقده در دل داشت…..روی خاک خالی کرد و رفت….
*********************
اونی که با ما راه نمیومد.. با بقیه مث سگ دوید…
*********************
عاشقی مقدور هر عاشقی نیست/غم کشیدن کار هر نقاشی نیست
*********************
آسمانم انتهایش قلب توست
مهربان این آسمان
ازآن توست.
آسمانم هدیه ای ازسوی من
تابدانی قلب من
هم یادتوست.
*********************
افسوس آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم آن زمان که دوستمان دارندلجبازی میکنیم وبعد….
برای آنچه ازدست داده ایم آه میکشیم
*********************
می دونی تلخ ترین اتفاق چیه؟
تو بخوای….
اونم بخواد….
ولی سرنوشت نخواد