اس ام اس سرکاری آذر 92
قصه از اونجا شروع شد که گفت :اگه دوسم داری ثابت کن ...گفتم: چه جوری؟گفت: رگتو بزن ...رگمو زدم و وقتی داشتم تو آغوش گرمش جون میدادم،گفت: اگه دوسم داشتی تنهام نمیذاشتی گفتم: گرفتی ما رو عوضی ؟؟؟ :((
**************
نوکوشیمورِو نام جزیره نیست، نام دختری ژاپنی نیست، نام همسر پادشاه چین هم نیست...این ندای مضطرب یک جوان مشهدی سوار بر پشت موتورسیکلت دوستش است و منظورش اینست که:من را به کشتن ندهى!
**************
·قصه ها واسه بیدار کردن آدما نوشته شدن اما ما واسه خوابیدن ازشون استفاده می کنیم.
**************
تو دنیای مجازی دنبال اصلاح آدما نباشید درشدنی بود ، بیرون بابا ننه اش درستش میکردن ..
**************
ملت ما ملتی هستن که وقتی میری خیابونجور بهت زل میزنن نمیدونی خوشگلی یا زیپت بازه !
**************
نهنگ چیست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خواهش من از کامپیوترم وقتی هنگ میکنه :
**************
دیشب نشسته بودم تو تاکسی رادیو خاموش بود، یه دختره سوار شد چهارراه بعدیش پیاده شد، یه پیرمرده هم سوار شد دو تا چهارراه اونورتر پیاده شد …
هیچی دیگه اتفاق خاصی نیفتاد، منم پیاده شدم رفتم خونمون …
**************
دختری را دیدم که در ٢٤سالگی از بی پولی تن فروشی میکرد
و خیلی هـا در صــفــ بودن
قــضــیه رو جــویــا شدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بهم گفتن تــن ماهیه جنوبه!
خیلی هم خوشمزست .
**************
به بعضیاباس گفت عزیزم.
.
.
.
.
.
.
.
به بعضیام نبایس گفت عزیزم :-| به همه که نباید گفت عزیزم
**************
دخترک حدود 20 سال سن داشت.
پدر و مادر او وقتی بچه بود در صانحه ی تصادف جان باخته بودند.
وضع مالی او بسیار زجر آور بود...
دخترک باکره همه روز هارا به سختی سپری میکرد...
و به جز کره چیزی برای خوردن نداشت...!!!
**************